شنبه ۲۴ آذر ۱۴۰۳ |۱۲ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 14, 2024
قضاوت

حوزه/ نقل می‌کنند که یکی از متخصصان حقوق جزا و جرم‌شناسی در پاسخ این سوال که چرا کتابی در موضوع حقوق جزا نمی‌نویسد؟ چهره در هم کرده و فرموده: «من کتاب بنویسم تا شما اعدام کنید و دست بِبُرید و سنگسار کنید؟!» ...

به گزارش خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام والمسلمین احمدحسین شریفی، رئیس دانشگاه قم در صفحه شخصی خود به شبهه یکی از اساتید حقوق جزا و جرم‌شناسی درباره رابطه «عدالت» و «اجرای حدود اسلامی» پاسخ داد و نوشت:

نقل می‌کنند که یکی از متخصصان حقوق جزا و جرم‌شناسی در پاسخ این سوال که چرا کتابی در موضوع حقوق جزا نمی‌نویسد؟ چهره در هم کرده و فرموده: «من کتاب بنویسم تا شما اعدام کنید و دست بِبُرید و سنگسار کنید؟!»

در این میان یکی از حاضران پرسیده است: «مگر شما حدود و قصاص را قبول ندارید؟»

استاد محترم در پاسخ گفته است نه تنها قبول دارم؛ بلکه مدافع اجرای حدود و قصاص هم هستم! اما مقدمه اجرای حدود اسلامی، تحقق عدالت اسلامی است.

«شما نخست عدالت اسلامی را اجرا کنید خودم برای اجرای حدود، کفن می‌پوشم». ابتدا باید عدالت اسلامی را اجرا کرد و پس از نهادینه‌ شدن عدالت اسلامی در جامعه آنگاه نوبت به اجرای حدود می‌رسد و ادامه داده است که «در عدالت اسلامی فقر نیست، بیکاری نیست، فساد نیست، رانت نیست، ستم نیست!» اما «در جامعه‌ای که بیکاری و فساد است و خبری از عدالت نیست، اجرای حدود، معنا ندارد و اجرای حدود خودش نقضِ غرض است و خودش ستم است!»

و سپس هم ادامه داده است که «چگونه می‌شود در کشوری که فقر، بیکاری، گرانی، و طلاق زوجین بیداد می‌کند برای فریب افکار عمومی از حجاب حرف زد.»

جدیداً هم در یکی از کانال‌های علمی دیدم که با قلم خود آن استاد این مطلب و این پرسش و پاسخ مطرح شده است!

هر چند بنده نمی‌توانم باور کنم که چنین سخنانی از یک متخصص حقوق و جزای اسلامی صادر شده باشد! زیرا بطلان و سستی چنین سخنی آشکارتر از آن است که نیاز به بررسی تفصیلی داشته باشد.

چنین سخنانی که مدتی است به گونه‌های مختلف و با بیان‌های گوناگون از سوی مخالفان حدود وقوانین اسلامی بر زبان جاری می‌شود، بیش از آنکه محصول «دلیل‌جویی» و بحثی «علمی و تحقیقی» باشد، بیشتر معلول «علت‌هایی درونی» و «انگیزه‌هایی غیرعلمی» است.

یعنی این محقق محترم و امثال او، نمی‌دانند که:

اجرای حدود از ارکان عدالت اسلامی است؟ نمی‌دانند که یکی از اجزا و ارکان عدالت اسلامی، اجرای حدود اسلامی است؟

آیا این استاد محترم نمی‌داند برای مبارزه با فساد و رانت و ظلم، چاره‌ای جز اجرای حدود و دیات نیست؟

آیا این استاد محترم نمی‌داند که منوط کردن اجرای حدود و مواجهه سخت با مجرمان، به رفع فقر، بیکاری، گرانی و طلاق در جامعه، منوط کردن آن به امری محال است؟! زیرا هیچ جامعه‌ای نبوده و نیست و پیدا نخواهد شد که چنین اموری در آن وجود نداشته باشد. اساساً ما «جامعه معصوم» نداریم.

ممکن است گفته شود که منظور این استاد محترم این نبوده است که «هیچ» فقر و بیکاری و گرانی‌ و طلاقی در جامعه نباشد بلکه منظورشان به صورت نسبی بوده است! اگر چنین باشد، سؤال می‌کنیم که معیارشان چیست؟ تا چه میزان یا تا چه درصدی از وجود فقر و بیکاری و گرانی و ... را مانع اجرای حدود اسلامی نمی‌دانند؟! و آن معیار و میزان را به چه دلیلی و با چه میزان و معیاری تعیین کرده‌اند؟!

به علاوه آیا این نظر ایشان فقط مربوط به حدود و ارزش‌های اسلامی است یا هر ارزش و قانونی را شامل می‌شود؟ مثلاً اگر کسی بدهی خود را نداد، یا اگر کسی خانه خود ایشان را آتش زد یا ماشین خود ایشان را دزدید باز هم نظرشان این است که تا زمانی که فقر و گرانی و طلاق در جامعه هست، نباید قوانین و مقررات را درباره آنها اجرا کنیم؟! یا اجرای چنین قوانین و مقرراتی را بلااشکال می‌دانند؟

اگر پاسخ منفی باشد، که معلوم است نتیجه چنین نگاهی، چیزی جز هرج و مرج اجتماعی و اختلال در ابتدایی‌ترین حقوق مردم نخواهد بود و اگر پاسخ مثبت باشد، سؤال می‌کنیم چه تفاوتی میان مقررات و قوانین اسلامی و مقررات و قوانین بشرساخته وجود دارد؟ چرا اجرای مقررات و قوانین اجتماعی بشرساخته را منوط به رفع فقر و بیکاری و طلاق و ... نمی‌کنید؟!

می‌گوید «چگونه در کشوری که طلاق بیداد می‌کند می‌توان از حجاب دم زد»؛ آیا نمی‌داند که میزان رشد طلاق در ایران و سایر جوامع دنیا، همبستگی مثبتی با میزان شل‌حجابی و بی‌حجابی دارد؟ یعنی یکی از راه‌های کاهش طلاق و فروپاشی خانواده، جلوگیری از بی‌حجابی است.

به راستی از نظر این استاد محترم، بی‌حجابی در میان خانواده‌های فقیر بیشتر است یا ثروتمند؟ در شمال تهران بیشتر است یا جنوب آن؟

همانطور که گفتم چنین اظهار نظرهایی فاقد «دلیل‌»اند، باید «علت» آنها را جست و درمان کرد.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha